اكنون طوري كه از شرايط برمي آيد امريكايي ها ايجاد پايگاه هاي خود رد افغانستان را امري حتمي وجدي تلقي مي كنند و در يك صحنه سازي سندي را فرمايشي رانيز به دست خواهند آورد.
حذف شخصيت هاي مهم جهادي نيز دراين اواخر دشواري هاي فرضي آمريكايي ها را برطرف نموده است ، و انگونه كه ازمحافل سياسي دخيل درقضاياي كشور برمي آيد، هم اكنون اين اعلان پيمان با آمريكايي ها آخرين روز هاي خود را در كمون سپري نموده و عنقريب كار هاي عملي اين پيمان برملا گردد.
آنچه كه منافع اسلامي و ملي افغانستان ايجاب مي نمايد اين است كه تا به وسايل مدني و سياسي اين برنامه متوقف ساخته شود و آگاهي عامه نسبت به زيان ها و اضرار حضور امريكايي ها بالا برده شده تا مرحله اشغال اعلام ناشده به اشغال اعلان شده مبدل نگردد.
براي جلوگيري از از عملي شدن اين پديده غيرمشروع وناروا برنامه يل طرح مي گردد.
الف : فعاليت هاي سياسي :
1 . همسو سازي احزاب سياسي و كار در راستاي ايجاد يك جبهه مشترك احزاب به هدف ممانعت از ابجاد پايگاههاي نظامي امريكاي ها در افغانستان.
البته موضوع سازي احزاب در بازار دشوار گزار سياست افغانستان امري ساده نيست ، اما نشانه هاي ازاقناع دهي انان وجود هم دارد كه با استفاده از شيوه هاي مختلف آنان را همسو ساخت.
2 . بيرون آوردن احزاب همسوازحالت ايستايي به حالت پويايي ؛ هم اكنون تعداد زيادي ازاحزاب دركشور وجود دارد كه از لحاظ اهداف ، پاليسي ها و ديدگاه ها زمينه هاي لازم وخوبي را نسبت به بسيج شدن دربرابر اين پيمان دارند، اما آنچه اين احزاب را از حالت فعاليت موثر بازمانده است اين است كه يك كار ثمربخش وعملي در نزديك سازي ديد گاه هاي شان با يك ديگر و نقاط مشكرك آن تثبيت نگرديده است .
اين احزاب به سان زمين حاصل خيزي براي برنامه ريزي زرع مخالفت با پيمان بندي با امريكايي ها مي تواند عرض وجود نمايد.
3 . ساختن وتقويت يك تشكل سياسي جديد كه بتواند دولت افغنانستان را باصداي جامع راجع به زيا هاي ايجاد پايگاه ها ديد گاه بدهد .
ب : درعرصه تبلغاتي وفرهنگي :
1 . اكنون به گونه گسترده اي طرز ديد مردم نسبت به امريكايي ها منفي مي باشد، واضح است كه اين ديد منفي كه اگر به صورت هدفمند هدايت داده نشود وسمت وسوي درست آن مشخص نشود از آن هيچ نوع بهره لازم برده نمي شود. اكنون يك نظر خواهي هدفمند وتعهد داري توسط حتا يك نشريه صورت نگرفته است. به يقين كه هم اكنون قاطبه مردم افغانستان با ديد گاه زننده اي كه نسبت به حضور نيروهاي امريكايي وحلفاي آن دارند اما ازلحاظ عملي به ايجاد پايگاه ها آگاهي نداشته وبراي متوقف ساختن پروسه ايجاد پايگاه ها اقدام موثري روي دست ندارند. پس بهتراين است تا براي بيرون آوردن اين ديد گاه ها از زواياي تاريك وهدفمند نمودن آن ها يك برنامه دقيق وهمه جانبه اي هم اكنون چيده شود تا قبل از اين كه وضعيت با يك چرخش از سوي يك مشت طرفدار اين پيمان ، نهايي گردد اقلا براي كسب فرصت وزمان با بسيج صفوف مردم كاري انجام يابد.
2 . اكنون جنايات امريكايي ها درافغانستان گسترده تراز اين است كه مردم براي جنايت آنان ضرورت به شاهد ويا دليلي داشته باشند اما يك مشكل بزرگ هنوز هم دركشور پا برجاست . اكنون رسانه هاي طرفدار ايجاد پايگاه ها يكه تازميدان اند . خلاء يك رسانه قوي وهدفمند هنوزمحسوس است . رسانه هاي تلويزيوني كه از آنان توقع برده مي شود كه كار موثري دراين راستا انجام دهند خود دچار اگرومگرهاي زيادي اند كه تا اكنون سخني درخورفهم ودرك مردم و موثر درامر بسيج شدن آنان نمي زنند. اين خلاء بايد به هرگونه اي كه مي شود پرگردد .
3 . علماي ديني افغانستان هم اكنون دشوراي هاي زيادي را تجربه مي كنند ، عده اي كه در صفوف مخالفان نظام اند معلوم است كه ديد گاه هاي خاص خود شان را دارند، اما باآنكه مخالفين حاكميت سلاح به دست داشته وبا دولت موجود درگيري دارند اماامريكايي ها بي اين كه به وضعيت جنگ خود اعتنايي داشته باشند ، درصدد ساختن پايگاه هاي خويش اند.
بخش عظيمي از علما كه هم اكنون دركنار حاكميت عمر به سرمي كنند ، برخي درچارچوب شوراي علما وعده اي هم دربيرون ازآن حالت خنثايي را پيش گرفته اند . اين بخش از علما زمينه هاي خوبي را براي بيسج شدن عليه ايجاد پايگاه هاي نظامي دارند كه بايد اين بخش را جدي گرفت و به سادگي از روي آنان عبور نبايد نمود. به همين منوال اين علما را مي توان با كار عميق با آنان وادار به اين ساخت كه بالآخره موقف خود را روشن كنند كه آيا در چنين نقطه حساسي جانب كدام طرف را مي گيرند؟ جانب دين ومردم افغانستان كه به هيچ صورت مساعد با ايجاد پايگاه هاي خارجي درافغانستان نيست ويا اينكه سكوت كرده وبا سادگي از كنار اين موضوع گذشته ومسؤليت بزرگ اسلامي وقضاوت نسل هاي آينده درمورد خود كه طبعا قضاوتي منفي خواهد بود ، را مي پذيرند.
ج : درعرصه جنبش هاي مدني :
1. چند سال قبل كمتركسي گمان مي كرد كه رسانه ها درافغانستان بتوانند داراي اين گونه جايگاهي شوند كه اصحاب قدرت ازآنان حساب ببرند، اكنون كار به جايي كشيده كه رسانه هاي افغانستان با وجود دشواري هاي زيادي هم كه در فعاليت هاي آنان محسوس است تاثير خود را برروي جامعه برجاي گذاشته اند.پس هيچ بعيد نيست كه روزي جنبش هاي خياباني نظير آنچه كه در شرق ميانه اسلامي هم اكنون اتفاق افتاده است شعور مدني مردم افغانستان نيز كارگر بيفتد وبرخي ازگره ها كه توسط انگشت گفتمان هاي سياسي بازنمي گردد ذريعه جنبش هاي مدني خياباني باز گردد. پس مردم افغانستان نيز روزي به اين نتيجه خواهند رسيد كه با جنبش هاي اعتراضي خواست هاي شان را به كرسي بنشانند . البته توجه بايد داشت كه مردم افغانستان از عمق فاجعه اي كه ايجاد پايگاه ها برايشان به بارخواهد آورد – آنگونه كه قبلاهم اشاره به آن رفت – اطلاع كافي ندارند و انتقال اين مشكل براي آنان ازاولويات است.
2 . ايجاد يك سلسله حلقه هاي سياسي مدني درولايات افغانستان خود مي تواند درامراطلاع دهي مردم افغانستان قدم موثري باشد. پس اين خيلي مهم است تا يك زنجيره اي ازنيروهاي مهم وفعال وهسته هاي اساسي در ولايات به وجود آورد تا با برنامه ريزي منظم ودقيق ورهبري موثرآنان دامنه مخالفت با عقداين پيمان را ازمركز به ولايات گسترده بايد ساخت.
اين فشرده دريچه اي مختصري است به سوي يك سلسله اقدامات موثر كه عندالموقع به جزئيات آن بعدا پرداخته خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر